احتمالا شما هم دوست دارید بدانید مشتریانتان چه مسیری را طی کردهاند تا به اپلیکیشن شما برسند و خریدشان را انجام دهند. سرویس اتریبیوشن به شما کمک میکند این مسیر را کشف کنید و ایرادات احتمالی مشتریان در مسیر خریدشان را برطرف کنید.
بدین ترتیب میتوانید مشتریان بهتری را با میزان رضایت بیشتر جذب اپلیکیشن خودتان کنید. امروزه اتریبیوشنها به یکی از مهمترین ابزارهای ارتقای سطح کیفی اپلیکیشنها تبدیل شدهاند. رقابت در دنیای تکنولوژی روز به روز در حال افزایش است و همه دیجیتال مارکترها و طراحان باید برای تحلیل عملکرد خود از ابزارهای مناسب، قوی و پیشرفته استفاده کنند.
سرویس اتریبیوشن یکی از بهترین و جامعترین ابزارها برای تحلیل کمی و کیفی عملکرد اپلیکیشن است. در این مقاله سعی داریم درباره اتریبیوشن و کمکهایی که میتوانند به بازاریابان دیجیتال کند صحبت کرده و پس از آن به توضیح نحوه صحیح مدلها و انتخاب اتریبیوشنها، همچنین تفاوت آنها و آنالیتیکس و معرفی ابزارهای محبوب آنها بپردازیم.
فهرست مطالب
Toggleبازاریابان دیجیتال برای تبلیغ محصولات برند خود گزینههای زیادی پیش رو دارند. آنها میتوانند از تبلیغات گوگل، تبلیغات در کافه بازار، جستجوی ارگانیک، تولید محتوا یا تاکتیکهای دیگر استفاده کنند. زمانی که انتخابهای شما زیاد باشد، چگونه تصمیم میگیرید که کدام یک را انتخاب کنید و کدامیک برای کسبوکار شما مناسبتر است؟
یکی از دغدغههای بزرگ بازاریابان این است که از چه روش تبلیغاتی استفاده کنند که نرخ بازگشت سرمایه بیشتری نسبت به دیگر روشها داشته باشد. قطعا بررسی تک تک این روشها امری بسیار سخت و دشوار خواهد بود. برای اینکه این مشکل در میان بازاریابان حل شود، آنها باید مدل اتریبیوشن صحیح را برای تحلیل استراتژی بازاریابی خود انتخاب کنند.
مدلهای اتریبیوشن به بازاریابان کمک میکنند نرخ تبدیل را در کانالهای مختلف بازاریابی اپلیکیشن بررسی کنند. بدون داشتن مدل صحیح اتریبیوشن، کار بازاریابان بسیار سخت و شاید گاها ناممکن شود.
حالا باید ببینیم چرا تا وقتی میتوانیم از ابزارهایی مانند گوگل آنالیتیکس استفاده کنیم، باید سراغ سرویس اتریبیوشن برویم؟ مهمترین دلیل آن این است که نصب یک SDK بررسیکننده اپلیکیشن موبایلی به شما این امکان را میدهد که بتوانید تصمیمات مربوط به کسبوکارتان را به طور آنی بگیرید. سرویس ارائهدهنده اتریبیوشن به شما پلتفرمی میدهد که بفهمید مخاطبانتان دقیقا از کجا آمدهاند. یعنی بفهمید که آیا کاربرانتان پس از دیدن یک ویدئوی تبلیغاتی به شما پیوستهاند؟
سپس میتوانید ببینید که کاربران پس ورود به اپلیکیشن شما به کجاها سر زدهاند و چه مسیرهایی را طی کردهاند. سپس مسیر آنها را با کاربران دیگری که از منبعی متفاوت آمدهاند مقایسه کنید. در این حالت متوجه خواهید شد که بهترین کمپینهای شما کدام بودهاند و مشخص کنید که بهترین تبلیغاتتان در کجا صورت گرفته است. با داشتن این اطلاعات قادر خواهید بود که دادههای خود را منظم کنید و سرمایهتان را جایی هزینه کنید که واقعا برایتان سودآور است.
حالا که میدانید منظور از اتریبیوشن چیست، بیایید با انواع مدلهای تخصیص اعتبار به کانالهای بازاریابی و تبلیغاتی آشنا شویم.
هر کاربر اپلیکیشن مسیری را طی میکند تا به اپلیکیشن برسد؛ برای نمونه، مسیر زیر را ببینید:
یک نمونهٔ دیگر از مسیر کاربر تا خرید از اپلیکیشن فروشگاهی را ببینید:
حالا به نظر شما، اعتبار تبدیل لید به کاربر اپلیکیشن را در این مسیر، به کدام کانال باید اختصاص داد؟ اینجا ۶ مدل اصلی به کمک شما میآیند که در تصویر زیر میبینید. هر ۶ مدل در ۲ دستهٔ سینگل تاچ (تماس تکی) و مالتی تاچ (تماس چندگانه) قرار میگیرند که در توضیحات، به هرکدام جداگانه اشاره میکنیم.
فرق سینگل تاچ با مالتی تاچ در روش تخصیص اعتبار است. در سینگل تاچ کل اعتبار به یک نقطه تماس یا تبلیغ تخصیص داده میشود؛ ولی در مدل مالتی تاچ، کل اعتبار بین چند نقطه با درصدهای متفاوت – بر اساس مدل اتریبیوشن – پخش میشود.
قبل از اینکه برویم سراغ بررسی مدلها، اجازه دهید منظورمان را از تماس هم بگوییم:
تماس (برخورد) میشود هر تعامل کاربر مثل دیدن تبلیغ، کلیککردن روی تبلیغ، بازکردن ایمیل شما برای برگرداندن کاربر و…! نقاطی در مسیر کاربر (چه قبل از نصب و چه بعد از نصب) وجود دارد که به آنها نقاط تماس یا برخورد میگوییم؛ در این نقاط است که تعامل شکل میگیرد.
این مدل یکی از مدلهای اتریبیوشن چندگانه است که اعتبار را بین نقاط تماس مختلف کاربر قبل از تبدیل پخش میکند.
مدل مبتنی بر موقعیت که به مدل U شکل هم معروف است، بیشترین اعتبار را به اولین و آخرین تماس کاربر میدهد و اعتبار نقاط میانی کمتر از این ۲ نقطه است؛ به شکلی که اگر از دور به شکل تخصیص اعتبار نگاه کنید، شکل U را میبینید.
نحوهٔ تخصیص اعتبار به شکل زیر در این مدل مرسوم است:
حالا منظور از نقاط میانی چیست؟ میتواند اقدامهای مختلفی مثل بازکردن ایمیل تبلیغات باشد. شاید مستقیماً به تبدیل کاربر منجر نشوند، ولی نقش زیادی در تبدیل او دارند.
آخرین تعامل هم منظور آخرین مرحله قبل از تبدیلشدن به کاربر یا خرید (بسته به هدف شما) است. این همان مرحله است که کاربر به شما متعهد میشود و مثل مرحلهٔ اولین تعامل (شناخت) نقش بیشتری دارد (منبع: NetScale).
این مدل اتریبیوشن، مدل برابری است! یعنی اعتبار تمام کانالها را با یکدیگر یکی میداند و هیچ تفاوتی بین آنها نمیبیند. در این مدل، ما معتقدیم هر کانال تاثیر یکسانی در تبدیلشدن مخاطب هدف اپلیکیشن به کاربر ایفا میکند و اگر نباشد، کل مسیر شکل نمیگیرد.
اتریبیوشن خطی هم جزو مدلهای مالتی تاچ است و چند اقدام را در یک مسیر در نظر میگیرد. نکتهای که باید در نظر بگیرید این است: این مدل برای وقتی که میدانید برخی نقاط تماس تاثیر بسیار زیادی در تصمیمگیری دارند و باید وزن زیادی داشته باشند، مناسب نیست.
یکی از مدلهای سینگل تاچ است. چرا؟ چون تمام اعتبار را فقط برای یک تماس کاربر در نظر میگیرد: اولین برخورد او با فعالیتهای بازاریابی شما.
این مدل بینش خوبی بسیار خوبی به شما دربارهٔ نحوهٔ کشف اپلیکیشن شما توسط کاربر میدهد. اگر هدفتان ایجاد یا افزایش آگاهی از برند است، این مدل خیلی مناسب است؛ چراکه تمام اعتبار را به اولین تعامل کاربر با فعالیتهای شما تخصیص میدهد.
این مدل محدودیتهایی دارد: سایر برخوردها و نقاط تماس کاربر و فعالیتهای شما را ناچیز و بیاهمیت میداند. اگر مسیر تبدیل مخاطب هدف به کاربر بسیار پیچیده و دارای چند مرحله باشد، گزینهٔ خوبی نیست.
مسیر زیر را ببینید:
کل اعتبار این مسیر، به همان تبلیغ بنری در سایت خبر فوری داده میشود و باقی زحمات شما هیچ!
یک نمونهٔ دیگر هم بررسی کنیم؟ کاربر در زمان تماشای ویدئوهای آپارات تبلیغ اپلیکیشن شما را میبیند، پس از آن تبلیغات در کافه بازار را میبیند، حین فعالیت در اینستاگرام، پیج اپلیکیشن را میبیند و در نهایت، با کلیککردن روی تبلیغ شما در گوگل پلی، اپلیکیشن را نصب میکند.
در این حالت، کل اعتبار به تبلیغات ویدئویی در آپارات تخصیص داده میشود و سایر تبلیغهایی که کاربر دیده است، بیاعتبار تلقی میشوند.
یکی دیگر از مدلهای تماس تکی است که این بار تمام اعتبار را به آخرین تعامل کاربر قبل از تبدیلشدن اختصاص میدهد.
این مدل برای وقتی خوب است که هدف شما تبدیل است و میخواهید ببینید کدام کانالهای تبلیغاتی و بازاریابی بیشترین تاثیر را در تبدیل کاربر دارند.
مثلاً با کمک تبلیغات اینفلوئنسری و همچنین پیامکی، به افراد زیادی اطلاع میدهید که میتوانند رژیم غذایی و برنامهٔ تمرینی را در اپلیکیشن شما با ۵۰ درصد تخفیف بخرند.
حالا بررسی میکنید که هر تبدیل ناشی از کدام تبلیغ است! ولی آیا کاربر قبل از این با اپلیکیشن شما مواجه نشده است؟ به آن سر نزده است؟ منظورمان این است سایر فعالیتهای قبلی بیاعتبار تلقی میشوند.
یک نمونه را با هم ببینیم:
در این حالت، کل اعتبار به کافه بازار تخصیص داده میشود و ۲ تبلیغ قبل از آن، بیاهمیت شمرده میشوند.
این مدل یکی از مدلهای مالتی تاچ (تماس چندگانه) است و کل اعتبار تبدیل کاربر را فقط به یک برخورد تخصیص نمیدهد.
زوال زمان یا کاهش در گذر زمان مدلی است که بیشترین وزن را به نزدیکترین نقطهٔ تماس میدهد. در این مدل، ما معتقدیم تاثیر نقاط تماس دورتر بهدلیل گذر زمان کمتر میشود.
مثلاً اگر من اپلیکیشنی را پس از خواندن بلاگ آن، دیدن تبلیغ این اپلیکیشن در سایت خبر فوری و دیدن تبلیغ آن در کافه بازار دانلود کنم، بیشترین اعتبار برای تبلیغات آن اپلیکیشن در کافه بازار است.
به تصویر زیر نگاه کنید، اگر ۵ نقطه تماس برای کاربر در نظر بگیریم، درصد اعتبار هر تماس بهترتیب، ۵، ۱۰، ۱۵، ۳۰ و ۴۰ درصد است.
البته اگر اپلیکیشنی برای اعتمادسازی و شناخت اپلیکیشن به زمان زیاد و همچنین کمپینهای آگاهی از برند مختلف نیاز داشته باشد، تاثیر کمپینهای اولیه نادیده گرفته میشود؛ یعنی چیزی که از قضا سرمایهگذاری زیادی هم روی آن میکنند، ناچیز شمرده میشود.
ولی در کل، این مدل هر ۲ طرف ماجرا را میبیند: هم تاثیر زمانی و هم تمام نقاط تماس.
این مدل اتریبیوشن یکی از مدلهای تماس تکی است؛ چراکه اعتبار را به آخرین تبلیغ میدهد که کاربر قبل از نصب مشاهده کرده است. برای اینکه با این مدل آشنا شوید، بیایید یک مثال را بررسی کنیم
در این مثال، اعتبار نصب به تبلیغ اپلیکیشن در سایت خبر فوری داده میشود.
ولی به آن «۲ روز» دقت کنید. این پنجرهٔ زمانی است که شما خودتان مشخص میکنید؛ یعنی میگوید تا این مدتزمان، اگر کاربر اپلیکیشن را نصب کرد، اعتبار آن به تبلیغی داده شود که در آخر دیده است.
این مدل برای تبلیغات نمایشی خوب است که کاربر میبیند، ولی روی آنها بلافاصله کلیک نمیکند. این مدل کمک میکند نقش بیصدای این تبلیغات دیده شود؛ چراکه کاربر تبلیغ را مشاهده میکند و در تصمیم او تاثیر میگذارد. البته بازهٔ زمانی مشخصی بین مشاهدهٔ تبلیغ و نصب در نظر گرفته میشود؛ چراکه پس از آن، ممکن است اصلاً کاربر تبلیغ را به یاد نیاورد و تحتتاثیر آن عمل نکند.
خب، حالا شما دیگر میدانید هر مدل اتریبیوشن چیست و چه شکلی اعتبار را بین نقاط تماس کاربر پخش میکند. حالا بیایید ببینیم چطور اتریبیوشن مناسب را انتخاب کنیم!
با توجه به تعداد بالای اتریبیوشنها و عملکردهای متفاوت و متنوع هریک از آنها انتخاب اتریبیوشن مناسب کار مهم و دشواری است. شما در حال حاضر از استراتژیهای مارکتینگ متفاوتی استفاده میکنید و قطعا هم دوست ندارید زمان و پولتان به هدر برود. این یعنی باید برای اجرای کمپینهای مختلف خود از سرویس اتریبیوشن مناسب استفاده کنید.
فرض کنید اتریبیوشن مانند یک ساعت است. وقتی ساعتی نداشته باشید که به کمک آن متوجه زمان شوید، احتمالا از روی آسمان بیرون حدس میزنید که ساعت چند است. همین حدسیات و گمانهزنیها باعث اتلاف وقت شما خواهند شد. مدلهای اتریبیوشن متفاوتی وجود دارند؛ ولی استفاده از هریک بستگی به استراتژی فعلی شما دارد.
برای اینکه بتوانید اتریبیوشن صحیح را انتخاب کنید باید تحلیلهای صحیحی از وضعیت خود داشته باشید. هر مدل اتریبیوشن ضعفها و نقاط قوت خاص خود را دارد. با در نظر گرفتن این نقاط و تحلیلهای خود میتوانید بهترین مدل اتریبیوشن را انتخاب کنید. در کنار این موارد به این نکات هم توجه کنید:
برای اینکه بهتر متوجه تفاوت این دو مقوله شویم باید ابتدا هریک را تعریف کنیم:
آنالیتیکس در واقع کمک میکند یک کسبوکار بتواند چگونگی تعامل کاربران با محصولات آنلاین خود را اندازهگیری کند. هدف پلتفرمهای تحلیلی، اندازهگیری، فهم و اطلاع رسانی درباره تجربه مشتری است.
اتریبیوشن ترندهای مربوط به کانالهای بازاریابی را تشخیص میدهد تا بتواند میزان اثرگذاری کانالهای مختلف بازاریابی را بسنجد. دادههای آن نشان میدهند که تا چه حد کانالهای مختلف بازاریابی در فرآیند تصمیمگیری مشتری موثر و ارزشمند بودهاند.
برای اینکه بدانیم تا چه حد شرکتهای مختلف موفق عمل کردهاند، باید میزان موفقیت گوگل آنالیتیکس را در نظر بگیریم. آنالیتیکس به ما میگوید که تا چه حد در بازاریابی، محصول، بهینهسازی سایت و خدمات مشتری موفق عمل کردهایم. اما اتریبیوشن به ما میگوید از چه کانالی باید وارد شویم تا به موفقیت بیشتر برسیم.
اکثر دیجیتال مارکترهای بزرگ از هر دو روش برای شناخت میزان تاثیرگذاری و تناسب فعالیتهای بازاریابی استفاده میکنند. البته برخی از شرکتها هم هستند که بدون داشتن برنامهای مشخص دست به سرمایهگذاری روی سرویسهای اتریبیوشن گذاشتهاند که نهایتا این امر موجب صرف هزینههای زیاد بدون داشتن نتیجهای سودمند خواهد شد.
خب، اگر موافق باشید، برویم ببیننیم ابزارهای اتریبیوشن چیست.
با درک کامل اتریبیوشن و انواع مدلهای انتساب اعتبار، وقت آن است با ابزارهای آن هم آشنا شویم. ما در این بخش، ۳ ابزار ادجاست، Appsflyer و ادتریس را بررسی میکنیم.
برای انتخاب ابزار، موارد زیر را در نظر بگیرید:
در نهایت، ابزاری را باید انتخاب کنید که هم نتایج قابل استنادی ارائه دهد و هم با استراتژی بازاریابی پولی اپلیکیشن شما متناسب باشد.
ادجاست یکی از محبوبترین ابزارهای اتریبیوشن است که بهدلیل قابلیتهای پیشگیری از تقلب و ردیابی دقیق متمایز شده است. ادجاست از ۲ مدل برای تطبیق نصبها و تخصیص اعتبار استفاده میکند:
در این مدل، تطبیق دستگاهی که روی تبلیغ کلیک کرده با نصب اپلیکیشن، ۱۰۰ درصدی است (منبع: Adjust).
در این مدل، ادجاست از یادگیری ماشین برای تطبیق و انتساب استفاده میکند. این مدل برای تطبیق نصب اپلیکیشنهای سیستمعامل IOS ( نسخهٔ ۱۴/۵ و بالاتر) است.
ادجاست ۳ پلن قیمتی رایگان (۱۵۰۰ اتریبیوشن در ماه)، Core (با محدودیت ۲۵۰ هزار اتریبیوشن در سال) و Enterprise (مناسب برای اپلیکیشنهای بزرگ) دارد. فقط باید به این مسئله اشاره کنیم که سیستم ضدتقلب در پلن رایگان در دسترس نیست.
ما در مقالهٔ «ابزار ادجاست چیست و چه کمکی به بازاریابی اپلیکیشن میکند؟» مفصل دربارهٔ تمام امکانات آن صحبت کردیم. پیشنهاد میکنیم این مقاله را حتماً مطالعه کنید.
دیگر ابزار محبوب اتریبیوشن است که پلتفرمی قوی مبتنی بر داده دارد. ویژگی برجستهٔ این ابزار، تجزیهوتحلیل در لحظه و فوری است که به شما کمک میکند تصمیمهای سریع و آگاهانه بگیرید.
این ابزار ۶۵ درصد بازار را در اختیار دارد و اپلیکیشنهای معروفی مثل پینترست از آن استفاده میکنند. AppsFlyer هم مثل ادجاست، منبع نصب جدید و نصب مجدد (تشویق کاربر به تعامل با اپلیکیشن) کاربر را مشخص میکند و طبق مدل اتریبیوشن، اعتبار آن را به منبع نسبت میدهد.
این ابزار هم مثل ادجاست پلن رایگان دارد؛ ولی متاسفانه سرویس اتریبیوشن آن در پلن رایگان فعال نیست و باید حداقل ۷ سنت بهازای هر تبدیل هزینه کنید.
ادتریس سومین ابزاری است که میخواهیم معرفی کنیم؛ ابزاری ایرانی که به شما کمک میکند عملکردتان را دقیق بسنجید و آن را بهینه کنید.
با کمک سرویس اتریبیوشن ادتریس میتوانید ببینید هر نصب اپلیکیشن از کدام کانال و تبلیغات آمده است؛ آن هم با امکانات زیر:
ادتریس علاوه بر سرویس اتریبیوشن، با سیستم ضدتقلب هم در کنار شماست تا برای نصبهای واقعی هزینه کنید. ادتریس با ادیوری و یکتانت هم بهعنوان پلتفرمهای تبلیغات آنلاین همکاری میکند تا شما بتوانید بهراحتی نتایج و عملکرد تبلیغات نصب اپلیکیشن خود در ادیوری و یکتانت را بسنجید.
به نظر برخی از بازاریابان اجرای کامل و صحیح اتریبیوشن سخت و دشوار میآید. اما چرا برخی چنین فکر میکنند؟
آیا برای شما این پرسش پیش نیامده است که اصلاً فایده و دلیل استفاده از اتریبیوشن چیست؟ بیایید به این پرسش پاسخ دهیم.
چرا اتریبیوشن برای بازاریابی اپلیکیشن بسیار ضروری و مهم است؟ مزایای زیادی میتوان از بهینهسازی تا بهبود استراتژی نام برد که بهطور کلی ما را به این نقطه میرساند: اثربخشی فعالیتهای بازاریابی اپلیکیشن شما را بیشتر میکند.
اتریبیوشن باعث میشود بهشکلی کارآمدتر از بودجهٔ بازاریابی اپلیکیشن بهره ببرید. چگونه؟ با شناسایی بهترین کانالها و کمپینهایی که برای شما نتیجهٔ خوبی به همراه دارند.
وقتی میبینید کدام منابع کاربران بیشتری را برای شما جذب میکند، میدانید بودجهٔ خود را کجا سرمایهگذاری کنید. تصمیمات آگاهانه بهمعنای هدررفت کمتر پول و گرفتن ارزش بیشتر است.
شما بودجهٔ خود را برای جایی صرف میکنید که بازدهی بیشتر دارد؛ یعنی از هر تومانی که هزینه میکنید، آوردهٔ بیشتری نصیبتان میشود. به این ترتیب، نرخ بازگشت هزینه تبلیغات در بازاریابی اپلیکیشن هم بیشتر میشود.
کیفیت از کمیت مهمتر است؛ حتی در جذب کاربر اپلیکیشن! چرا؟ افزایش کاربران برای شما بهتنهایی فایده ندارد؛ چراکه به کاربری نیاز دارید که با اپلیکیشن شما کار کند، بماند و حتی خرید کند!
اینکه کاربر را به نصب اپلیکیشن تشویق کنید، کافی نیست. اینجاست که سروکلهٔ اتریبیوشن پیدا میشود: کانالهایی را برای شما جدا میکند که به جذب کاربران فایدهدار ختم میشود. با این دادهها، میتوانید فعالیتهای خود را روی این کانالها متمرکز کنید؛ چراکه کاربرانی باکیفیت به شما میدهند و به رشد اپلیکیشن شما کمک میکنند.
تعامل کاربر یک چیز است، نگهداشتن و برگرداندن او چیز دیگر! به همین خاطر است که ما با روشهای ریتنشن مارکتینگ برای اپلیکیشن، سعی میکنیم کاربران بیشتری را حفظ کنیم.
با استراتژیهای درست و انتسابهای موفقیتآمیز، میتوانید کاربران را برای مدت طولانیتر نگه دارید. انتساب پس از دانلود اپلیکیشن تمام نمیشود! مسیر نصب کاربر را پیگیری میکند، چه کارهایی انجام داده است و حتی چه زمانی آن را حذف کرده است. خلاصه اینکه دادههای خوبی به شما میدهد که چه چیزی کاربر را درگیر میکند.
ببینید کدام استراتژی بازاریابی شما باعث این اتفاق میشود؛ یک نقشهٔ راه دارید حالا تا نرخ ریزش را کم کنید و تجربهٔ کاربر را – با شخصیسازی – بهبود بخشید.
بیایید در بخش آخر ببینیم وظایف ابزارهای آنالیتیکس و اتریبیوشن چیست.
ابزارهای اتریبیوشنها و آنالیز در بازاریابی دیجیتال و اپلیکیشن، کاربردهای زیر را دارند:
ببینید هر کانال چقدر تاثیرگذار بوده است!
یکی از حیاتیترین و مهمترین عوامل موفقیت در همه کسبوکارها به خصوص کسب و کارهای دیجیتال معروف، تجزیه تحلیلهای مناسب، دقیق و به موقع برای هریک از عملکردها و برنامههای اجرا شدهشان است. پس با توجه به اهمیت تجزیه و تحلیل کمی و کیفی در همه کسبوکارها و نتایجی که برای سرنوشت هریک از آنها با توجه به تحلیلها گرفته میشود؛ میتوان گفت اتریبیوشنها یکی از مهمترین و حیاتیترین عوامل، برای بهبود و ارتقای سطح عملکرد، میزان رضایت و همراهی کاربران برای همه اپلیکیشنهای مورد استفاده توسط مردم جهان هستند.
در این مقاله به شما گفتیم اتریبیوشن چیست و چه کمکی به شما در بازاریابی اپلیکیشن – بهخصوص تبلیغ اپلیکیشن – میکند. اگر همچنان دغدغهای در این زمینه دارید، خوشحال میشویم به شما کمک کنیم؛ کافی است در بخش نظرات برای ما بنویسید.